English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (8675 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
traditionally U مطابق احادیث
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rabbinist U معتقد به احادیث بنی اسرائیل
standard U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
similar U مطابق
complied with U مطابق با
pursuant U مطابق
correspondents U مطابق
correspondent U مطابق
according U مطابق
after U مطابق
according to U مطابق
from U مطابق
correspoundent U مطابق
congurous U مطابق
even with U مطابق
correspounding U مطابق
corresponding to U مطابق
matched U مطابق
corresponding to U مطابق با
within U مطابق
in keeping U مطابق
in register U مطابق
incompliance with U مطابق
confirming U مطابق
complied U مطابق با
corresponding U مطابق
respondent U مطابق
frae U مطابق
accordant U مطابق
respondents U مطابق
consilient U مطابق
complying U مطابق با
comply U مطابق با
secundumn U مطابق
similiar U مطابق
complies U مطابق با
agreeably to U مطابق
correspond U مطابق بودن
corresponded U مطابق بودن
correspound U مطابق بودن
physiologically U مطابق فیزیولوژی
fashionably U مطابق معمول
corresponds U مطابق بودن
corresponding U مطابق متشابه
orthodox U مطابق مرسوم
as usual U مطابق معمول
by my watch U مطابق ساعت من
synchronises U مطابق بودن
synchronising U مطابق بودن
after the manner of U بتقلید مطابق
by the square U مطابق نمونه
up-to-date U مطابق روز
synchronize U مطابق بودن
conform to U مطابق بودن با
up to date U مطابق روز
synchronizes U مطابق بودن
constitutionally U مطابق قانون
astronomically U مطابق هیئت
adjust U مطابق کردن
pursuant to U مطابق برحسب
relevant U وابسته مطابق
synchronised U مطابق بودن
to U برحسب مطابق
synchrinized U مطابق بودن
testamentary U مطابق با وصیت
trendier U مطابق آخرین مد
trendiest U مطابق آخرین مد
trendy U مطابق آخرین مد
at my request U مطابق با تقاضای من
to correspond to U مطابق بودن
posh U مطابق مد روز
posher U مطابق مد روز
poshest U مطابق مد روز
homologize U مطابق شدن
hygienically U مطابق بهداشت
in accordance with U مطابق موافق
pedagogically U مطابق فن تعلیم
geometrically U مطابق هندسه
newfashioned U مطابق مد روز
ideals U مطابق نمونه واقعی
ethnologically U مطابق علم نژادشناسی
musically U مطابق اصول موسیقی
ethically U مطابق علم اخلاق
discretionally U مطابق میل و اختیار
ideal U مطابق نمونه واقعی
dialectically U مطابق قواعد منطق
technically U مطابق اصول فنی
accentually U مطابق تکیه صدا
pedagogically U مطابق علم اموزش
quite the thing U مطابق بارسم معمول
metronomic U مطابق میزانه شمار
keping with one's view U مطابق نظرکسی بودن
anno hegirae U مطابق تقویم هجری
anatomically U مطابق علم تشریح
true copy U رونوشت مطابق با اصل
true life U مطابق زندگی روزمره
pedagogical teaching U اموزش مطابق فن تعلیم
to keep step to a band U مطابق موزیک پازدن
parallelling U نظیر مطابق بودن با
parallels U نظیر مطابق بودن با
up-to-date U مطابق اخرین طرز
up to date U مطابق اخرین طرز
currency U مطابق روز بودن
currencies U مطابق روز بودن
classics U مطابق بهترین نمونه
modular U مطابق اندازه یامقیاس
classic U مطابق بهترین نمونه
biblical U مطابق کتاب مقدس
parallel U نظیر مطابق بودن با
paralleled U نظیر مطابق بودن با
paralleling U نظیر مطابق بودن با
parallelled U نظیر مطابق بودن با
meets U مطابق شرایط بودن
cut and dried U مطابق نقشه وبرنامه
cut and dry U مطابق نقشه وبرنامه
cut-and-dried U مطابق نقشه وبرنامه
reconstruction U نمونه مطابق اصل
reconstructions U نمونه مطابق اصل
constitutional U مطابق قانون اساسی
meet U مطابق شرایط بودن
tallied U تطبیق کردن مطابق بودن
answers U بدرد خوردن مطابق بودن
moresque U مطابق با سبک مغربیهای افریقا
answer U بدرد خوردن مطابق بودن
answering U بدرد خوردن مطابق بودن
answered U بدرد خوردن مطابق بودن
with the sun U مطابق گردش عقربک ساعت
phonetioist U طرفداری املای مطابق صدا
models U مطابق مدل معینی در اوردن
modelled U مطابق مدل معینی در اوردن
update U مطابق روز پیش بردن
updated U مطابق روز پیش بردن
tallying U تطبیق کردن مطابق بودن
that i snot in keepingwith our U این مطابق نظریه مانیست
updates U مطابق روز پیش بردن
model U مطابق مدل معینی در اوردن
ideally U مطابق ارزو و یاکمال مطلوب
tally U تطبیق کردن مطابق بودن
sunwise U مطابق گردش عقربک ساعت
tallies U تطبیق کردن مطابق بودن
standardization U مطابق معیار خاص دراوردن
sovietize U مطابق رژیم شوروی کردن
modeled U مطابق مدل معینی در اوردن
scriptural U مطابق متن کتاب مقدس
symptomatic U مطابق نشانه بیماری نماینده
standardising U مطابق درجه معینی دراوردن
standardize U مطابق درجه معینی دراوردن
standardizes U مطابق درجه معینی دراوردن
standardizing U مطابق درجه معینی دراوردن
up to date U امروزی تازه مطابق روز
up-to-date U امروزی تازه مطابق روز
synchronizes U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronised U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronises U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronising U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronize U همزمان شدن با هم مطابق کردن
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
conventional U مرسوم مطابق ایین وقاعده
standardises U مطابق درجه معینی دراوردن
standardised U مطابق درجه معینی دراوردن
grammatically U مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
adjusts U تسویه نمودن مطابق کردن
adjusting U تسویه نمودن مطابق کردن
ethnically U مطابق علم طوایف بشر
temporalize U مطابق مقتضیات وقت عمل کردن
to marry well U جفت [زوج] مطابق بهم بودن
clockwise U مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
to pursue a plan U مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
grammatical U صرف و نحوی مطابق قواعد دستور
sinify U مطابق اداب ورسوم چینی کردن
sinicize U مطابق اداب ورسوم چینی کردن
conventionally U برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
standard load U بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
accordantly U بطور موافق یا مطابق چنانکه جور باشد
standardized U مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
rhetorically U مطابق علم معانی بیان یا فصاحت فصیحانه
It is to your taste (liking). U باب دندان شما است ( مطابق میل وسلیقه )
phonetist U متخصص ترکیب صداها طرفداری املای مطابق صدا
scholastically U موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
phoneticism U عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
an iconic statue U مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
synchronize U همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronises U همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronising U همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronizes U همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronised U همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
to adjust U وفق دادن [سازگار کردن] [مطابق کردن ]
formfitting U مطابق طرح بدن بشکل بدن
stylish U باب روز مطابق مد روز
sanitize U مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
perspectively U ازروی علم منافرو مرایا مطابق اصول منافرو مرایا
adjusting U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
adjusts U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
carload shipment U حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
Recent search history Forum search
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com